
اویان نیوز:
میلاد بالسینی
منشور حقوق شهروندی آقای روحانی در موقعیتی، با حجمه تبلیغاتی بسیار بالا منتشر شد که در حال حاضر حقوق اساسی و بنیادی بسیاری از شهروندان من جمله حق حیات و غیره بدون دلایل مستدل و منطقی از آنها سلب می شود. از این حیث مخاطب در دو راهی شک و تردید نسبت به ماهیت و اطمینان بر این منشور قرار میگیرد.
علاوه بر آن چون در کشوری که قانون اساسی اجرا نمی شود منشور حقوق شهروندی آنهم بدین شکل و شمایل فاقد هر گونه پشتوانه قانونی و ضمانت اجرایی لازم است.
مسلم است که سیستمهای ایدئولوژیک بر بنیاد اوتوپیا یا آرمان شهر ایجاد شدهاند. از این حیث رهبران ملزم هستند همواره انسانها را برای رسیدن به شعارهای مطرح شدهشان امیدوار نگه دارند. اوتوپیا کلمهای یونانی است دقیقا به معنای بی زمان و بی مکان بودن. به بیانی سادهتر اوتوپیا آنگونه که از معنای آن بر می آید انگارهای است که هیچ وقت به دلیل بی مکانی و بی زمانی نمی شود به آن دست یافت. از اینجاست که شکافی مابین عینت و واقعیت سیستم موجود با آرمان و ایدئالهای ایدئولوژیک مربوطه حاکمیت ایجاد می شود.
حال برای پر کردن این شکاف بایستی حرف زد و حرف زد و حرف زد تا طرفداران سرپا و گوش بفرمان بمانند. بنابراین همیشه در سیر ایدئولوژی سخنان بسیار بسیار زیادی در این راستا تولید می شود.
این تولید از قلم روشن فکران تراوش یافته و به دهان سیاستمداران راه می یابد. این سخنان گاهی همچون منشور مورد بحث وجهه حقوقی یافته و گاهی هم ظاهری اخلاقی به خود می گیرد و جوانان را از خطر به دام افتادن در منجلاب فساد و فحشا آگاه می سازد یا حتی گاهی با رویهای فاشیستی وارد عمل شده انسانها را با زور سرنیزه اطمینان می بخشد. گاهی با وجههای مذهبی_شرعی زنان را از دوچرخه سواری منع می کند و شاید هزاران فرم و صورت دیگر را به خود بگیرد که امکان بیداری را از بردههای ایدئولوژیک و استبداد زدهی تابع بستاند. چرا که سیستم موجود نه تغییر را بر می تابد و نه جایی را برای آنها می تواند اختصاص دهد.
نابرابری به گونهای در ساختارهای کشور رسوخ نموده است که نمی شود با یک اساسنامه آنها را از میان برداشت. برای عملی شدن محتوای منشور حقوق شهروندی تازه تصویب شده لازم است تا در جامعه فعلی تغییرات بنیادی و اساسی در نظر گرفته شود. مثلا روشنفکران، شاعران و هر کسی که قادر به انجام تغییراتی است و می تواند بر افکار عمومی تاثیر بگذارد، بایستی فضای مناسبی را در اختیار داشته باشد تا در افزایش سطح آگاهی مردم و دانش اجتماعی جامعه تلاش نماید. چرا که صرفاً آگاهی و شناخت از ماهیت این مقوله است که می تواند تصمیم گیری عمومی نسبت به واکنشهایی که شهروندان می توانند بر آن داشته باشند را هدایت کند.